دیکشنری
مترجم
بپرس
شکافتن بیع
پیشنهاد کاربران
شکافتن بیع ؛ اقاله. ( یادداشت مؤلف ) . فسخ کردن. پاره کردن. شکستن بیع.
+ عکس و لینک