شکار دوست

لغت نامه دهخدا

شکاردوست. [ ش ِ ] ( ص مرکب ) که شکار دوست دارد. که نخجیرکردن دوست دارد. که علاقه به شکار دارد :
دشمن تو ز تو چنان ترسد
که ز باز شکاردوست کلنگ.
فرخی.
او شکاردوست [ بود ] و همه شب گردیدی به شکار جستن. ( مجمل التواریخ و القصص ). امیر بلخ مردی شکاردوست بود. ( اسکندرنامه ، نسخه سعید نفیسی ).

فرهنگ فارسی

که شکار دوست دارد که علاقه به شکار دارد .

پیشنهاد کاربران

بپرس