شکاء

لغت نامه دهخدا

شکاء. [ ش َ ] ( ع اِمص ، اِ ) بیماری. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ).

شکاء. [ ش ِ ] ( ع اِ ) ج ِ شَکْوَة. ( منتهی الارب ) ( دهار ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). ج ِ شَکْوة، به معنی پوست بره شیرخواره که در وی شیر و آب نهند. ( آنندراج ). و رجوع به شکوة شود.

شکاء. [ ش َ ک َءْ ] ( ع مص ) کفته شدن ناخن کسی. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس