شکا

لغت نامه دهخدا

شکا. [ ش َ ] ( اِ ) به معنی شقاست. ( فرهنگ اوبهی ). تیردان. ( لغت فرس اسدی ). شغا. ترکش. جعبه. کنانه. شقا. ( یادداشت مؤلف ) :
به تیر غمزه دل عاشقان شکار کند
عجب تر آنکه به تیری که از شکا نه جداست.
ابوعبداﷲ ادیب ( از لغت فرس اسدی ).
و رجوع به مترادفات کلمه شود.

شکا. [ ش ُ ] ( اِ ) شوکا. ( ناظم الاطباء ). رجوع به شوکا شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) بز کوهی . توضیح این کلمه به سبب مشابهت با کلمه شکار و نیز بدان جهت که بز کوهی را شکار کنند به صورت شکار نیز استعمال شود .
کفته شدن ناخن کسی

فرهنگ معین

(شُ ) (اِ. ) بزکوهی .

گویش مازنی

/shokaa/ کوچکترین آهوی ایران – شوکا

پیشنهاد کاربران

شکا یک منطقهٔ مسکونی در لبنان است که در استان شمالی لبنان واقع شده است.
شکا
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/شکا
در منطقه ماهم ( ملایر ) به بز کوهی شکار گفته میشه که قطعا همون شکا هست

بپرس