شک زده. [ ش َ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) که شک کرده است. که دچار شک و تردید گشته است. ( یادداشت مؤلف ).- شک زده بودن ؛ دچار شک شدن. ( یادداشت مؤلف ). شک زده شدن.- شک زده شدن ؛ دچار شک شدن. شک زده بودن. ( یادداشت مؤلف ). ( دهار ). کماشة. ( دهار ).