شپل

لغت نامه دهخدا

شپل. [ ش ِ ] ( اِ ) شپلت. شپیل. شفل. پایه و مرتبه. ( برهان ) ( انجمن آرا ). پایه و مرتبه و منزلت و جاه. ( از ناظم الاطباء ). || پاچه شتر را گویند از آنجا که به زمین نزدیک است. ( از برهان ) ( از ناظم الاطباء ). سپل. سول. سفل. || صدا و آوازبلند کردن. ( برهان ). صدا بلند کردن. ( انجمن آرا ).

شپل. [ ش ِ ] ( اِ صوت ) آواز شافوت را گویند و آن صدایی باشد که کبوتربازان در وقت کبوتر پرانیدن از دهان خارج کنند. ( از برهان ) ( از انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - صدا و آواز بلند . ۲ - صدایی باشد که کبوتر بازان در وقت کبوتر پرانیدن از دهان بر آورند .

فرهنگ عمید

۱. صدایی که با گذاشتن دو سرانگشت میان لب ها از دهان برمی آورند، سوت، سافوت.
۲. پایه، مرتبه و منزلت.

گویش مازنی

/shepel/ سوت زدن با دهان – صفیره

پیشنهاد کاربران

ساحیل
درود وعرض ادب در گذشته مثلا 50_60 سال پیش به آدم دست وپا چلفتی ویا دارای بهره هوشی کم هم اطلاق می شد
در مقام اعتراض به یکنفر که کارمحوله را نمیتوانست به درستی انجام بدهدمی گفتند"وه چنده شپله"
شُپُل در گرگانی قدیم به معنی سوت زدن بوده.
قدیمیهای گرگان میگفتن شُپُل ننداز، شیطان رو صدا میکنی.
شپل در لری برای دختر معمولا دافی میگن که یه ذره تپل باشه. لاغر نباشه. اما برا بچه کوچولو که تپل باشه و تازه بتونه چهار دستو پا راه بره هم گفته میشه
اندام جنسی زنانه.

بپرس