شپ

لغت نامه دهخدا

شپ. [ ش َ ] ( ص ، ق ) جهنده و خیزکننده. ( از برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). جهنده و خیزکننده و آن را شسب و گشسب نیز گویند. ( از انجمن آرا ). || زود، که عربان عجل گویند. ( برهان قاطع ). زود و شتاب. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

جهنده و خیز کننده جهنده و خیز کننده و آنرا شسب و گشسب نیز گویند .

واژه نامه بختیاریکا

( شَپ ) دست
( شُپ ) هر شیار شخم؛ واحد شخم زنی

دانشنامه عمومی

شپ ( به انگلیسی: Shap ) یک روستا و محله مدنی در بریتانیا است که در منطقه ادن واقع شده است. [ ۱] شپ ۱٬۲۶۴ نفر جمعیت دارد.
عکس شپعکس شپ

شپ (سگ آمریکایی). شپ ( انگلیسی: Shep ) نامی بود که به سگ گله که در ایستگاه راه آهن بزرگ شمال داده شد. شپ یک روز در سال ۱۹۳۶ در فرت بنتن، مونتانا، مونتانا در ایستگاه قطار بود و مشاهده کرد که تابوت ارباب مرحومش در قطار بار می شود و می رود. سگ تا پنج سال و نیم آینده در ایستگاه ماند و منتظر بازگشت اربابش بود تا اینکه در سال ۱۹۴۲ توسط قطار ورودی کشته شد.
این سگ زمانی متعلق به یک گله گوسفند ناشناس در نزدیکی فورت بنتون، مونتانا بود. هنگامی که صاحبش در اوت ۱۹۳۶ بیمار شد، برای معالجه به بیمارستان سنت کلر در فورت بنتون رفت و سگ گله خود را با خود آورد. چند روز بعد از دنیا رفت و بستگانش به شرق فرستاده شدند تا جسدش را بیاورند. سگ به دنبال تابوت به ایستگاه راه آهن رفت و در حالی که در قطاری که به سمت شرق ایالات متحده حرکت می کرد این تابوت بارگیری می شد، آن را تماشا کرد. او هر روز بعد از آن به هر قطاری که می رسید سلام می کرد و انتظار داشت اربابش برگردد.
کارمندان ایستگاه مدتی طول کشید تا متوجه شوند که جسد داخل تابوت احتمالاً ارباب سگ بوده است. سگ برای هر قطاری که وارد می شد ظاهر می شد تا ببیند آیا اربابش پیاده می شود یا خیر. سگ بعداً شپ نام گرفت و کارمندان ایستگاه از او مراقبت کردند و او در داخل و اطراف ایستگاه زندگی می کرد و برای همه کسانی که از آنجا می گذشتند شناخته شده بود.
عکس شپ (سگ آمریکایی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

شپ به چم آواز تیر انداختن
شپ در گویش دشتی دست زدن و کف زدن را گویند. شپ زدن ، دست زدن ، کف زدن
شپ در زبان بلوچی به معنی شب می باشد

بپرس