شوکان

لغت نامه دهخدا

شوکان. [ ش َ ] ( اِخ ) موضعی است به بحرین. ( منتهی الارب ).

شوکان. [ ش َ ] ( اِخ ) شهرکی است از ناحیه خابران بین سرخس و ابیورد. ( از معجم البلدان ) ( منتهی الارب ). شهری است میان سرخس و ابیورد، از آن شهر است عتیق بن محمدبن عبیس شوکانی و برادر او ابوالعلاء عبیس بن محمد شوکانی. ( منتهی الارب ).

شوکان. [ ش َ ] ( اِخ ) جایگاهی است در شعر امروءالقیس. ( از معجم البلدان ).

شوکان. [ ش َ ] ( اِخ ) قریه ای است در یمن از ناحیه ذمار. ( از معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس