[ویکی الکتاب] معنی تَکُونَنَّ: که حتماً می شوی
معنی تُلْقَیٰ: افکنده می شوی
معنی تُنسَیٰ: فراموش می شوی
معنی تُؤْمَرُ: امرمی شوی
معنی تَرْضَیٰ: که راضی شوی
معنی لَا تَعْرَیٰ: برهنه نمی شوی
معنی لَا تَظْمَأُ: تشنه نمی شوی
معنی لَتَکُونَنَّ: حتماً و یقیناً می شوی
معنی تُصْنَعَ: تا ساخته شوی-تا پرورش یابی
معنی تَأْجُرَنِی: که اجیرم شوی(که برای من کار کنی)
معنی تَشْقَیٰ: که در رنج بیفتی-بد بخت شوی
معنی تُبْعَثُنَّ: حتماً برانگیخته می شوی -حتماً تو را بر پا می دارند
معنی تُرْدِینِ: باعث سقوط من شوی - مرا به هلاکت بیندازی
معنی تَزَکَّیٰ: که پاک شوی ( از مصدر تزکی به معنی رشد در جهت خیر و برکت است)
معنی عَیْنِی: چشم من ( در عبارت " وَلِتُصْنَعَ عَلَیٰ عَیْنِی " منظور این است که زیر نظر من پرورش یابی و ساخته شوی )
تکرار در قرآن: ۲(بار)
بریان کردن. واو آن بیاء قلب میشود در اقرب گوید «شوی اللحم شیّاً: جعله شواء» ایضاً به معنی گرم کردن آب آمده است . یعنی اگر فریاد رسی بخحواهند به آبی چون مس گداخته کمکشان دهند که چهرهها را میسوزاند و بریان میکند. . شوی را از اطراف بدن گفتهاند مثل دست و پا و سر و نیز پوست سر گفتهاند واحد آن شواة است یعنی نه جهنّم زبانه خالص است که پوست سر یا اطراف بدن را میکند. شوی که بر وزن فتی است به معنی مال رذیل نیز آمده است (مجمع اقرب).
معنی تُلْقَیٰ: افکنده می شوی
معنی تُنسَیٰ: فراموش می شوی
معنی تُؤْمَرُ: امرمی شوی
معنی تَرْضَیٰ: که راضی شوی
معنی لَا تَعْرَیٰ: برهنه نمی شوی
معنی لَا تَظْمَأُ: تشنه نمی شوی
معنی لَتَکُونَنَّ: حتماً و یقیناً می شوی
معنی تُصْنَعَ: تا ساخته شوی-تا پرورش یابی
معنی تَأْجُرَنِی: که اجیرم شوی(که برای من کار کنی)
معنی تَشْقَیٰ: که در رنج بیفتی-بد بخت شوی
معنی تُبْعَثُنَّ: حتماً برانگیخته می شوی -حتماً تو را بر پا می دارند
معنی تُرْدِینِ: باعث سقوط من شوی - مرا به هلاکت بیندازی
معنی تَزَکَّیٰ: که پاک شوی ( از مصدر تزکی به معنی رشد در جهت خیر و برکت است)
معنی عَیْنِی: چشم من ( در عبارت " وَلِتُصْنَعَ عَلَیٰ عَیْنِی " منظور این است که زیر نظر من پرورش یابی و ساخته شوی )
تکرار در قرآن: ۲(بار)
بریان کردن. واو آن بیاء قلب میشود در اقرب گوید «شوی اللحم شیّاً: جعله شواء» ایضاً به معنی گرم کردن آب آمده است . یعنی اگر فریاد رسی بخحواهند به آبی چون مس گداخته کمکشان دهند که چهرهها را میسوزاند و بریان میکند. . شوی را از اطراف بدن گفتهاند مثل دست و پا و سر و نیز پوست سر گفتهاند واحد آن شواة است یعنی نه جهنّم زبانه خالص است که پوست سر یا اطراف بدن را میکند. شوی که بر وزن فتی است به معنی مال رذیل نیز آمده است (مجمع اقرب).
wikialkb: ریشه_شوى