شوله مست. [ ل َ / ل ِ م َ ] ( ص مرکب ) مست طافح. ( یادداشت مؤلف ). چولامست. سیاه مست. مست مست : فوجی از سپاه میرزا بابر... به باغ شهر شتافتند و یار علی را شوله مست به دست آورده... ( حبیب السیر ).