لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) خرقه رخقه درویشان .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
گویش مازنی
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:جبه
wikijoo: شولا
پیشنهاد کاربران
شولا ، بالا پوش تیره رنگی که زمان باستان ، ایرانیان باستان تبار به روی جامه هایشان می پوشیدند شاعران و نویسندگان این واژه را بکار برده اند، ، در سرایش گفته ام روزگاران رفت وروزان رفت، در شورای شب 🌃 مست ومستانه، شبانه ، زار وگریان ام هنوز
جبه نمدین که عشایرخراسان بزرگ هنگام سرمای سخت میپوشند
خاصاچوپانان که همیشه ودرهمه حال بایدهمراه داشته باشند
خاصاچوپانان که همیشه ودرهمه حال بایدهمراه داشته باشند
شولا/ sh�wla :تن پوشی که روی لباس بر شانه افکنند.
مانند: آرامش. سکوتی سنگین. شب. شولایی سیاه. ماه درویش نمرده باشد؟!
کلیدر
محمود دولت آبادی
شولا/ šola/ šula :لباس بلند پالتو مانند برای چوپانان.
... [مشاهده متن کامل]
بررسی
خرده گویش های منطقه ی قصران
به انضمام واژه نامه ی قصران
تالیف: گیتی دیهیم
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
شولا/šolā : بالا پوش، چوخا
فرهنگ واژگان تبری
زیر نظر: جهانگیر نصری اشرافی
مانند: آرامش. سکوتی سنگین. شب. شولایی سیاه. ماه درویش نمرده باشد؟!
کلیدر
محمود دولت آبادی
شولا/ šola/ šula :لباس بلند پالتو مانند برای چوپانان.
... [مشاهده متن کامل]
بررسی
خرده گویش های منطقه ی قصران
به انضمام واژه نامه ی قصران
تالیف: گیتی دیهیم
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
شولا/šolā : بالا پوش، چوخا
فرهنگ واژگان تبری
زیر نظر: جهانگیر نصری اشرافی
شولا
لهجه و گویش تهرانی
لباس فراخ ، قبای بلند، عبا، قبای درویشی
لهجه و گویش تهرانی
لباس فراخ ، قبای بلند، عبا، قبای درویشی
لباس پشمی زخیم