شوقیه

لغت نامه دهخدا

( شوقیة ) شوقیة. [ ش َ قی ی َ ] ( ع ص نسبی ، اِ ) مؤنث شوقی. || قوه ای که محرک انسان شود. باعثه. ( فرهنگ فارسی معین ). || آن جزء از مکتوب که در آن عرض اشتیاق می نمایند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - مونث شوقی . ۲ - قوه ای که محرک انسان شد باعثه .

پیشنهاد کاربران

بپرس