شوریده و گوریده

لغت نامه دهخدا

شوریده و گوریده. [ دَ / دِ وُ دَ / دِ ] ( ص مرکب ، از اتباع ) درهم و برهم و غیرمرتب و نامنتظم. سخت درهم و برهم ، چنانکه اسباب خانه و امور شخصی و غیره : اطاقی شوریده و گوریده ؛ غیرمرتب و نامنظم. ( یادداشت مؤلف ). || زلف بهم تاب خورده چون نمد. مقابل خوار.

پیشنهاد کاربران

بپرس