دیکشنری
مترجم
بپرس
شوریده خاطر
/SuridexAter/
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
شوریده خاطر. [ دَ / دِ طِ] ( ص مرکب ) دلگیر و محزون و ملول. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - شوریده حال . ۲ - محزون دلگیر ملول .
فرهنگ عمید
پریشان خاطر، پریشان حال.
پیشنهاد کاربران
شیباندل
چو از خنجرروز بگریخت شب
همی رفت شیباندل و خشک لب.
فردوسی.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها