شورپشت. [پ ُ ] ( ص مرکب ) چاروایی سرکش و نافرمان که اگر در زیر بار کشند، بار را بیندازد و اطلاق آن بر چنین آدمی مجاز است. ( بهار عجم ) ( آنندراج ). || ستیزه جو و جنگجو و هنگامه ساز. ( ناظم الاطباء ) : شوربخت و شورچشم و شورپشتی ای رقیب این چنین گیرد نمک آن را که نشناسد نمک.
محسن تأثیر.
فرهنگ فارسی
چاروایی سرکش و نا فرمان که اگر در زیر بار کشند ستیزه جو و جنگجو و هنگامه ساز