شورج

لغت نامه دهخدا

شورج. [ ش َ رَ ] ( معرب ، اِ ) معرب شوره. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). معرب شوره فارسی است یعنی بارود. رجوع به شوره شود.

فرهنگ فارسی

معرب شوره

فرهنگ عمید

= شوره

پیشنهاد کاربران

شورج یعنی پر شور و حال
شبرو
شب گرد
شورج به معنی شجاع و دلیر

بپرس