شورانده

لغت نامه دهخدا

شورانده. [ دَ / دِ ] ( ن مف ) نعت مفعولی از شوراندن. شورانیده. ( از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شوراندن و شورانیده شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - متلاطم . ۲ - بر انگیخته . ۳ - دیوانه کردن . ۴ - آمیخته . ۵ - آلوده

پیشنهاد کاربران

بپرس