شورطاق. ( اِ مرکب ) در شاهد زیر صاحب منتهی الارب این کلمه را معادل عَرْفَج آورده است : اِرْقَطَّ العَرْفَج ُ؛ برگ برآوردن گرفت شورطاق. و رجوع به عرفج و قتاد شود.
فرهنگ فارسی
در شاهد زیر صاحب منتهی الارب این کلمه را معادل عرفج آورده است ارقط العرفج برگ بر آوردن گرفت شور طاق .