شور زندگی (رمان امیل زولا). شور زندگی ( به فرانسوی: La joie de vivre ) رمانی است از نویسنده، روزنامه نگار و نمایش نامه نویس فرانسوی، امیل زولا، که در سال ۱۸۸۳ در فرانسه منتشر شد. این کتاب دوازدهمین جلد از مجموعهٔ ۲۰جلدی روگن ماکار[ و ۱] است. این کتاب زولا، گاهی با نام لذت از زندگی هم شناخته می شود. کتاب در ابتدا به صورت پاورقی در دورهٔ ژیل بلاس انتشار یافت و در نهایت در فوریهٔ ۱۸۸۴ توسط انتشارات شارپنتیه به صورت کتاب منتشر شد. شخصت اصلی و در حقیقت قهرمان این کتاب، پولین کنو[ و ۲] دختر ده سالهٔ یتیمی است که به سرپرستی و تکفل گرفته می شود. تاریخ وقایع داستان همان دوران امپراتوری دوم فرانسه[ و ۳] است. شالودهٔ اصلی رمان زمانی شکل گرفت که زولا، با سود حاصل از موفقیت کتاب آسوموار، [ و ۴] خانه ای در مِدان خریده بود. [ ۱]
ماجرای داستان در سال ۱۸۶۳ شکل می گیرد و یک دورهٔ زمانی ۱۰ ساله را در بر می گیرد. پولین دختری است که والدین خودش را در ده سالگی از دست داده و توسط خانوادهٔ یکی از اقوام به سرپرستی گرفته می شود. زمستان سال ۱۸۸۳، زولا که اکنون ۴۰ ساله است، در کار نویسندگی به خواستهٔ خود رسیده است و می رود تا با نوشتن این رمان، آنچه را که در طول زندگی، از دل زدگی های دوران بلوغ گرفته تا ناملایمات دوران تبعیدش به خاطر انتشار مقالهٔ من محکوم می کنم[ یادداشت ۱] که در خود گِرد آورده، ظاهر سازد. طرح کتاب شور زندگی از سال ها قبل ریخته شده بود زیرا در مکاتبات گوستاو فلوبر[ و ۵] با زولا، نکاتی یافت می شود که این ظن را تقویت می کند. زولا در پاسخ به دوست و همکارش در مورد رمان آیندهٔ خود به مرگ اشاره می کند. درگذشت فلوبر او را متأثر می سازد و به دنبال آن از دست دادن مادرش او را دگرگون می کند و در همان زمان، نوشتهٔ آرتور شوپنهاور[ و ۶] فیلسوف شهیر آلمانی که ظرافت او را «بدبینانه» لقب داده بود، وی را منقلب می سازد. با این همه به این اثر عمیق نویسندهٔ مردمی فرانسه باید از زاویه دیگری نگریست. طرفِ دیگر ماجرا را نیز از نظر دور نداشت تا مشخص شود که زولا به هنگام طرح این اثر، بدبینی، ترس، پوچی و ناامیدی را کنار می زند. در برابر ناکامی ها، نارسائی ها و ناباوری ها، قدرتی عظیم پدیدمی آورد.
زولا در این اثر، در مقابل ناکامی ها، اراده ای استوار و آهنین را قرار می دهد. روبروی هر نارسائی، صبر و شکیبایی خیره کننده ای را متصور می سازد. ناباوری را در عمل مردود می کند. خرافات را در پردهٔ ابهام می پیچد و به رغم اینکه وسوسه های خُرافهٔ مرد اول داستانش لازار، گهگاه او را در دام گرفتار می نماید، ولی پولین که قدرت تسلیم نشدنی مقابل او می باشد، بر همهٔ افکار پوچش خط بُطلان می کشد. هر یک از شکست ها و ناکامی های لازار با گشاده روئی و امید به آینده ای روشن از سوی پولین پذیرا می گردد. هر بار که شخصیت اول داستان خود را در چنگال نابودی گرفتار می یابد، پناهگاهش افکار امیدبخش دختر عمویش پولین است. [ ۲]
ماجرای داستان در سال ۱۸۶۳ شکل می گیرد و یک دورهٔ زمانی ۱۰ ساله را در بر می گیرد. پولین دختری است که والدین خودش را در ده سالگی از دست داده و توسط خانوادهٔ یکی از اقوام به سرپرستی گرفته می شود. زمستان سال ۱۸۸۳، زولا که اکنون ۴۰ ساله است، در کار نویسندگی به خواستهٔ خود رسیده است و می رود تا با نوشتن این رمان، آنچه را که در طول زندگی، از دل زدگی های دوران بلوغ گرفته تا ناملایمات دوران تبعیدش به خاطر انتشار مقالهٔ من محکوم می کنم[ یادداشت ۱] که در خود گِرد آورده، ظاهر سازد. طرح کتاب شور زندگی از سال ها قبل ریخته شده بود زیرا در مکاتبات گوستاو فلوبر[ و ۵] با زولا، نکاتی یافت می شود که این ظن را تقویت می کند. زولا در پاسخ به دوست و همکارش در مورد رمان آیندهٔ خود به مرگ اشاره می کند. درگذشت فلوبر او را متأثر می سازد و به دنبال آن از دست دادن مادرش او را دگرگون می کند و در همان زمان، نوشتهٔ آرتور شوپنهاور[ و ۶] فیلسوف شهیر آلمانی که ظرافت او را «بدبینانه» لقب داده بود، وی را منقلب می سازد. با این همه به این اثر عمیق نویسندهٔ مردمی فرانسه باید از زاویه دیگری نگریست. طرفِ دیگر ماجرا را نیز از نظر دور نداشت تا مشخص شود که زولا به هنگام طرح این اثر، بدبینی، ترس، پوچی و ناامیدی را کنار می زند. در برابر ناکامی ها، نارسائی ها و ناباوری ها، قدرتی عظیم پدیدمی آورد.
زولا در این اثر، در مقابل ناکامی ها، اراده ای استوار و آهنین را قرار می دهد. روبروی هر نارسائی، صبر و شکیبایی خیره کننده ای را متصور می سازد. ناباوری را در عمل مردود می کند. خرافات را در پردهٔ ابهام می پیچد و به رغم اینکه وسوسه های خُرافهٔ مرد اول داستانش لازار، گهگاه او را در دام گرفتار می نماید، ولی پولین که قدرت تسلیم نشدنی مقابل او می باشد، بر همهٔ افکار پوچش خط بُطلان می کشد. هر یک از شکست ها و ناکامی های لازار با گشاده روئی و امید به آینده ای روشن از سوی پولین پذیرا می گردد. هر بار که شخصیت اول داستان خود را در چنگال نابودی گرفتار می یابد، پناهگاهش افکار امیدبخش دختر عمویش پولین است. [ ۲]
شور زندگی (رمان ایروینگ استون). شور زندگی نام یک کتاب ادبی دربارهٔ زندگی ونسان ون گوگ است که توسط ایروینگ استون، نویسندهٔ اهل ایالات متحده آمریکا نوشته شده است. [ ۱]
کتاب شور زندگی که آمیختهٔ دلپذیری از افسانه و حقیقت است، سرگذشت زندگی ونسان ون گوگ را در قالب داستان عرضه می کند. با آنکه قسمت هایی از کتاب از روی تخیل پرداخته شده، می توان اظهار داشت که روح و جوهر واقعیت در آن گم نیست. ایروینگ استون نویسندهٔ آمریکایی، با شکیبایی فراوان مدارک معتبر را دربارهٔ ون گوگ گردآورده، به همهٔ نقاطی که اقامتگاه یا گذرگاه او بوده است سفر کرده و وضع محل را به چشم دیده است، با همهٔ کسانی که خاطره ای یا روایتی از زندگی نقاش هلندی داشتند، گفتگو نموده و کوشیده است تا حتی المقدور تصویری شبیه به اصل از ماجرای او بپردازد. نامه های ونسان به برادرش تئو ون گوگ منبع گران بهایی برای پژوهش در حال اوست. این نامه ها نه تنها راهنمای صادقی برای وقوف به نحوهٔ زندگی و احساس و افکار او هستند بلکه از نظر ادبی نیز خود شاهکار لطف و سادگی بشمار می روند ( به نوشته: محمدعلی اسلامی ندوشن )
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفکتاب شور زندگی که آمیختهٔ دلپذیری از افسانه و حقیقت است، سرگذشت زندگی ونسان ون گوگ را در قالب داستان عرضه می کند. با آنکه قسمت هایی از کتاب از روی تخیل پرداخته شده، می توان اظهار داشت که روح و جوهر واقعیت در آن گم نیست. ایروینگ استون نویسندهٔ آمریکایی، با شکیبایی فراوان مدارک معتبر را دربارهٔ ون گوگ گردآورده، به همهٔ نقاطی که اقامتگاه یا گذرگاه او بوده است سفر کرده و وضع محل را به چشم دیده است، با همهٔ کسانی که خاطره ای یا روایتی از زندگی نقاش هلندی داشتند، گفتگو نموده و کوشیده است تا حتی المقدور تصویری شبیه به اصل از ماجرای او بپردازد. نامه های ونسان به برادرش تئو ون گوگ منبع گران بهایی برای پژوهش در حال اوست. این نامه ها نه تنها راهنمای صادقی برای وقوف به نحوهٔ زندگی و احساس و افکار او هستند بلکه از نظر ادبی نیز خود شاهکار لطف و سادگی بشمار می روند ( به نوشته: محمدعلی اسلامی ندوشن )