شوخ زبان

لغت نامه دهخدا

شوخ زبان. [ زَ ] ( ص مرکب ) کنایه از گستاخ گوی. ( آنندراج ). گستاخ. ( ناظم الاطباء ). || عجول در حرف زدن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

گستاخ یا عجول در حرف زدن

پیشنهاد کاربران

بپرس