شوخ بستن. [ ب َت َ ] ( مص مرکب ) پینه بستن دست از کار. ( یادداشت مؤلف ): شَثَن ؛ شوخ بستن دست. کَنَب ؛ شوخ بستن دست از عمل. ( منتهی الارب ). درشت و سخت و هنگفت شدن دست از کار و محنت و مزدوری و پینه بستن آن. ( ناظم الاطباء ).