شوبین

لغت نامه دهخدا

شوبین. ( اِخ ) چوبین. چوبینه. لقبی است بهرام چوبین ( بهرام ششم ) رئیس خانواده مهران سردار بزرگ ایران در دوره ساسانی را. ( فرهنگ فارسی معین ). بلعمی در ترجمه تاریخ طبری گوید: «او را بهرام چوبین خواندند و گروهی گفتند او را شوبین خواندند نه چوبین و اصل شوبین آن بود که او به خردگی به حرب شده بود و بر در ری مردی را ضربتی زده بود و از سر تا کوهه زین فروآورده بود و مردمان به نظاره آن می شدندو هر زمان مر یکدیگر را همی گفتند: شو بین آن ضربت را. پس او را این لقب کردند و این درست تر است. اما پیداست که این وجه تسمیه ساختگی است و شوبین صورتی ازچوبین است : سی یک پادشاه بیرون از بهرام شوبین و شهربراز. ( فارسنامه ابن البلخی ص 19 ). در وقت انصراف از محاربه ای بهرام شوبین خواست [ درفش کاویان را ] از اصفهانیان بستاند. ( ترجمه محاسن اصفهان ص 86 ). رجوع به بهرام چوبین و چومین و چوبینه شود.

فرهنگ عمید

= چوبی

دانشنامه عمومی

شوبین ( به لاتین: Szubin ) یک شهرک در لهستان است که در شهرستان ناکوو واقع شده است. [ ۱]
شوبین ۷٫۶۵ کیلومترمربع مساحت و ۹٬۳۲۶ نفر جمعیت دارد.
عکس شوبینعکس شوبینعکس شوبینعکس شوبین
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس