شواش

لغت نامه دهخدا

شواش. [ ش َ ] ( ع اِمص ) اختلاف. یقال : بینهم شواش ؛ ای اختلاف. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

شواش. [ ش ِ ] ( اِ ) شبت و انیسون. ( ناظم الاطباء ).

شواش. [ ش َوْ وا ] ( اِخ ) جایگاهی است در دمشق که آن را جسر ابن شواش گویند. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

شبت و انیسون

گویش مازنی

/shavaash/ فریاد شادی – نوعی فریاد دسته جمعی – فریادهای شادیانه در مراسم عروسی

پیشنهاد کاربران

بپرس