شوات
لغت نامه دهخدا
شواة. [ ش ِ ] ( ع اِ ) پاره ای از بریان. ( منتهی الارب ). قطعه ای از گوشت کباب و پاره ای از بریان. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به شواء و شواءة شود.
شواة. [ ش َ ] ( ع اِ ) پوست سر. ( از اقرب الموارد ) ( دهار ). ج ، شَوی ̍. ( مهذب الاسماء ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. بوقلمون.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید