شهکار

لغت نامه دهخدا

شهکار. [ ش َ ] ( اِ مرکب ) مخفف شاهکار. در رشیدی و انجمن آرا و آنندراج و ناظم الاطباء بمعنی فریب و حیله ومکر آمده است ، اما در بهار عجم و برهان شه نگار بدین معنی آمده است. ظاهراً این معنی اخیر که این فرهنگها نوشته اند بمعنی شاکار است یعنی کار فرمودن بی اجرت و مزد. رجوع به شاکار شود. || در استعمال امروز بمعنی کار نمایان و آثار نمایان علمی و صنعتی است مانند بهترین لوحه نقاشی یا قصیده و کتاب و جزآن. || ملک مزروع و کاشته شده. ( ناظم الاطباء ). در این معنی شدکار و شدیار آمده است. رجوع به این کلمات شود. || شرارت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

۱ - کار بزرگ و نمایان کاری که در آن هنر نمایی کرده باشند شهکار . ۲ - کار بی مزد و مواجب بیگار .

فرهنگ عمید

۱. کار بزرگ و نمایان.
۲. (صفت ) ویژگی کاری که در آن هنرنمایی شده باشد.

پیشنهاد کاربران

بپرس