شهمات کردن

مترادف ها

checkmate (فعل)
مات کردن، شهمات کردن، شکست دادن

فارسی به عربی

کش ملک

پیشنهاد کاربران

وهم
خیالات
اوهام
چو می مردند می گفتند هیهات
کزین بازیچه دور افتاد شهمات
✏ �نظامی�
از اطلاحات بازی شطرنج که در زبان فارسی به صورت کنایه در آمده اند.
در معنای: کیش شدن شاه شطرنج
کنایه از: ناتوان شدن و مغلوب گشتن

بپرس