شهق

لغت نامه دهخدا

شهق. [ ش َ ] ( ع مص ) رسیدن چشم زخم بکسی : شهقت عین الناظر علی فلان شهقاً. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲(بار)
شهیق به درون کشیدن نفس چنانکه زفیر خارج کردن آن (بازدم) است. (اقرب) در صحاح نسبت آن را به قول داده است . زفیر و شهیق هر دو اسم صوت و صدای مردم اندوهناک است که هنگام نفس کشیدن و بازدم شنیده می‏شود (مجمع از زجاج). بقیه مطلب در «زفر». درباره صدای جهنّم آمده . ایضاً آمده . ممکن است منظور تشبیه صدای جهنّم به صدای انسان باشد یعنی صفیر جهنّم آن گاه که به شدت مشتعل گردد مانند صدای زیر و بم اندوه ناکان است. به هر حال منظور از هر دو، صفیر و صدای جهنّم است . در «جهنّم» گذشت که جهنّم ذی شعور و عاقل است به آنجا رجوع شود. اصل شهق به معنی ارتفاع می‏باشد: جبل شاهق به معنی کوه بلند است «یشهق: ارتفع».

پیشنهاد کاربران

بپرس