شهروا


مترادف شهروا: بی ارزش، تقلبی، قلابی، قلب، کاسد، نارایج، ناسره

معنی انگلیسی:
base money with a nominal value

لغت نامه دهخدا

شهروا. [ ش َ رَ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) شاید از شهرروا باشد. چاو. ( یادداشت مؤلف ). ظاهراً مخفف شهرروا. ( فرهنگ نظام ). گویند پادشاهی زر قلب و ناسره زد و آنرا شهروا نام کرد و بنابر شدت و تندی خوی در ملک خود رایج گردانید و در غیر ملک او به هیچ نمی گرفتند. ( از برهان ). درم و دینار ناسره که خصوصاً در یک شهر رایج باشد، و این در اصل «شهرروا» بود یک «ر» را مطابق قاعده حذف کردند، و نیز آن درم ناسره که یکی از ملوک ظالم در ملک خود بزور رایج کرده بوده در ملک دیگران رواج نیافت ، و ظاهراً به این معنی در اصل شه روا بود. ( غیاث ) ( از رشیدی ) ( از جهانگیری ). زر و سیم ناسره که درملکی رایج و روا و در غیر آن ناروا باشد. نقیض شهرروا. ( ناظم الاطباء ). رجوع به شهرروا شود :
بزرگ زاده نادان به شهروا ماند
که در دیار غریبش به هیچ نستانند.
سعدی ( گلستان ).
|| در منتخب نوشته که نوعی از خرمهره که کوچک باشد بقدر تخم خرما. ( غیاث ).

شهروا. [ ش َ رَ ] ( اِخ ) بعضی از مردم قم روایت کنند که دیه خمانی بنا کرده شده است بر دست مردی نام او شهرواو این دیه را بنا نهاد بنام خود. ( تاریخ قم ص 65 ).

فرهنگ فارسی

نام پول قلبی بوده که درقدیم یکی ازپادشاهان بجبر، رواج داده، پولی که ارزش حقیقی آن کمترازارزش، اسمی آن باشد
( اسم ) پولی که ارزش حقیقی آن کمتر از بهای اسمی آن باشد و بنابراین در غیر محلی که ضرب شده ارزش چندان ندارد : بزرگزاده نادان بشهروا ماند که در دیار غریبش بهیچ نستانند ٠ ( گلستان ۱۱۴ )

فرهنگ معین

(شَ ) (ص . )۱ - پولی که ارزش حقیقی آن کمتر از ارزش رسمی آن بوده . ۲ - زر ناخالص .

فرهنگ عمید

۱. سکه ای که فقط در قلمرو فرمان روای محلی ضرب کنندۀ آن رواج داشت: بزرگ زادۀ نادان به شهروا ماند / که در دیار غریبش به هیچ نستانند (سعدی: ۱۲۱ ).
۲. سکه ای که ارزش حقیقی آن کمتر از ارزش اسمی آن باشد.

پیشنهاد کاربران

منبع. فرهنگ عمید
شهروا
تقلبی . . . . . قلابی . . . . .
زر ناخالص

بپرس