شهرت داشتن

مترادف ها

repute (فعل)
شمردن، فرض کردن، اوازه داشتن، شهرت داشتن

فارسی به عربی

شمعة

پیشنهاد کاربران

شهرت داشتن ؛ داشتن معروفیت. نامبردار بودن. ناموری. معروف بودن : در صناعت علم طب شهرتی داشت. ( کلیله و دمنه ) .

بپرس