گولیای - گرود ( Gulyay - gorod ) ( روسی: Гуля́й - го́род، به معنای "شهر پیاده رو" ) استحکاماتی متحرک بود که توسط ارتش روسیه میان سده های شانزده و هفده میلادی به کار می رفت.
کاربرد لفظ گولیای - گرود یا شهر پیاده رو به منابع دوران ۱۵۳۰ و در دوران جنگ های روس و کازان برمی گردد، و آن را نه به عنوان یک دژ واگن بلکه برج محاصره می پنداشتند. در آینده این لفظ، موانع متحرکی همچون اسب فریزلندی را نیز پوشش داد که احتمالا از نظر لغوی از "واگنبورگ" یا دژ واگن آلمانی گرفته شده باشد. در آغاز از آن برای پوشش دادن توپخانه در زمان حمله به دژها به کار می رفت. در سال ۱۵۷۲ گولیای - گرود به طور موفق آمیزی توسط فرمانده پرنس میخائیل وروتینسکی در نبرد مولُدی به کار رفت و بدین ترتیب، در سالهای پیش رو، کاربرد گولیای - گرود گسترده تر شد، و این سپرهای از پیش ساخته شده نه تنها در قلعه های مرزی، بلکه در نزدیکی مسکو نیز ذخیره سازی شدند. برای حمل و نقل گولیای - گرودها و تجهیزات آن یک وُیوود ویژه ( عنوانی برای رهبری نظامی یا جنگ سالاری در اروپای مرکزی، جنوب شرقی و شرقی در آغازین سال های سده میانی ) منصوب می شد که یک دسته سواره نظام جداگانه برای شناسایی داشت. [ ۱]
در پایان سده شانزدهم میلادی، لفظ "گولیای - گرود" به تدریج با لفظ "اُبُز" به معنای "ترن واگن" جایگزین شد. یک شاهد عینی روسی در میانۀ تهاجمات تاتارهای کریمه در سال ۱۵۹۱ توضیح می دهد که چگونه نیرو های روسی به موسکو عقب نشینی کرده و با استفاده از "ترن واگن ها" — "یا با نام پیشینش گولیای - گرود" از خود دفاع کردند. در آغازین سالهای سده هفدهم، یک لفظ دیگر برای استحکامات متحرک رواج پیدا می کند - "تابور". [ ۲]
بعدها کازاک های زاپوروزی از این نوع استحکامات به طور گسترده استفاده کرند. در سال ۱۶۹۴ و در هتمانات کازاک، بوگدان خملنیتسکی، گولیای - گرود بسیار بزرگی برای محاصره دژ زباراژ ساخته شده بود.
این استحکامات با افزایش یا گسترش کاربرد توپخانه های زمینی کاربرد خود را کم کم از دست داد و بعدها این لفظ روسی در معنایی گسترده تر برای استحکامات متحرک بیگانه، از جمله دژ واگن های هوسی ها به کار رفت.
قشون های روسی معمولا گولیای - گرودها را به طور سپرهای از پیش ساخته شده بزرگ به اندازۀ دیوار ( با سوراخ هایی ایجاد شده برای قرار گرفتن تفنگ ) ، بر روی چرخ یا سورتمه نصب می کردند که نشان از پیشرفت تمام و کمال دژ واگن ها بود. از نظر کاربردی، سپرهای قابل نصب به جای واگن های زرهی دائمی هزینۀ کمتری داشت و امکان مونتاژ تنظیمات احتمالی بیشتری را فراهم می کرد. گولیای - گرودها برای سواره نظام های تاتار پناه گاهی متحرک و رسوخ ناپذیری فراهم می کرد؛ از اینجا بود که سواره ها می توانستند حملاتی ترتیب دهند که تعجب دشمن را برانگیزد. همانطور که در سال ۱۵۷۲ رخ داد، یکی از تدابیر جنگی پیش و پا افتاده در استفاده از این سپرها، کمین آتشین نام داشت، که در آن حریف توسط یک عقب نشینی نمادین فریب خورده و سپس از سوی گولیای - گرودها به آنها حمله می شد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفکاربرد لفظ گولیای - گرود یا شهر پیاده رو به منابع دوران ۱۵۳۰ و در دوران جنگ های روس و کازان برمی گردد، و آن را نه به عنوان یک دژ واگن بلکه برج محاصره می پنداشتند. در آینده این لفظ، موانع متحرکی همچون اسب فریزلندی را نیز پوشش داد که احتمالا از نظر لغوی از "واگنبورگ" یا دژ واگن آلمانی گرفته شده باشد. در آغاز از آن برای پوشش دادن توپخانه در زمان حمله به دژها به کار می رفت. در سال ۱۵۷۲ گولیای - گرود به طور موفق آمیزی توسط فرمانده پرنس میخائیل وروتینسکی در نبرد مولُدی به کار رفت و بدین ترتیب، در سالهای پیش رو، کاربرد گولیای - گرود گسترده تر شد، و این سپرهای از پیش ساخته شده نه تنها در قلعه های مرزی، بلکه در نزدیکی مسکو نیز ذخیره سازی شدند. برای حمل و نقل گولیای - گرودها و تجهیزات آن یک وُیوود ویژه ( عنوانی برای رهبری نظامی یا جنگ سالاری در اروپای مرکزی، جنوب شرقی و شرقی در آغازین سال های سده میانی ) منصوب می شد که یک دسته سواره نظام جداگانه برای شناسایی داشت. [ ۱]
در پایان سده شانزدهم میلادی، لفظ "گولیای - گرود" به تدریج با لفظ "اُبُز" به معنای "ترن واگن" جایگزین شد. یک شاهد عینی روسی در میانۀ تهاجمات تاتارهای کریمه در سال ۱۵۹۱ توضیح می دهد که چگونه نیرو های روسی به موسکو عقب نشینی کرده و با استفاده از "ترن واگن ها" — "یا با نام پیشینش گولیای - گرود" از خود دفاع کردند. در آغازین سالهای سده هفدهم، یک لفظ دیگر برای استحکامات متحرک رواج پیدا می کند - "تابور". [ ۲]
بعدها کازاک های زاپوروزی از این نوع استحکامات به طور گسترده استفاده کرند. در سال ۱۶۹۴ و در هتمانات کازاک، بوگدان خملنیتسکی، گولیای - گرود بسیار بزرگی برای محاصره دژ زباراژ ساخته شده بود.
این استحکامات با افزایش یا گسترش کاربرد توپخانه های زمینی کاربرد خود را کم کم از دست داد و بعدها این لفظ روسی در معنایی گسترده تر برای استحکامات متحرک بیگانه، از جمله دژ واگن های هوسی ها به کار رفت.
قشون های روسی معمولا گولیای - گرودها را به طور سپرهای از پیش ساخته شده بزرگ به اندازۀ دیوار ( با سوراخ هایی ایجاد شده برای قرار گرفتن تفنگ ) ، بر روی چرخ یا سورتمه نصب می کردند که نشان از پیشرفت تمام و کمال دژ واگن ها بود. از نظر کاربردی، سپرهای قابل نصب به جای واگن های زرهی دائمی هزینۀ کمتری داشت و امکان مونتاژ تنظیمات احتمالی بیشتری را فراهم می کرد. گولیای - گرودها برای سواره نظام های تاتار پناه گاهی متحرک و رسوخ ناپذیری فراهم می کرد؛ از اینجا بود که سواره ها می توانستند حملاتی ترتیب دهند که تعجب دشمن را برانگیزد. همانطور که در سال ۱۵۷۲ رخ داد، یکی از تدابیر جنگی پیش و پا افتاده در استفاده از این سپرها، کمین آتشین نام داشت، که در آن حریف توسط یک عقب نشینی نمادین فریب خورده و سپس از سوی گولیای - گرودها به آنها حمله می شد.
wiki: شهر پیاده رو