( شهرآرائی ) شهرآرائی. [ ش َ] ( حامص مرکب ) شهرآرایی. آذین بندی شهر : عروس شب چو نقش افکند بر دست به شهرآرائی انجم کله بست.نظامی.اشراف خلایق بخدمت استقبال مسارعت نمودند و اصناف دیگر بشهرآرائی مشغول گشتند. ( جهانگشای جوینی ).