شه دوپاس

لغت نامه دهخدا

شه دوپاس. [ ش َ هَِ دُ ] ( اِخ ) اشاره به حضرت محمد ( ص ) است که شفاعت گناهان را تا دو پاس از روز میکند. || کنایه از آفتاب. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || کنایه از آدم ( ع ) باشد، چه او تا دو پاس روز [ قیامت ] که پانصد سال باشد در بهشت بود و یک روز بهشت هزار سال دنیاست. ( برهان ) ( از انجمن آرا ) ( آنندراج ). آدم ، پدر ما مردمان.( ناظم الاطباء ). || شه نیمروز. کنایه از رستم بود و هرکه در سیستان است ، چه نیمروز نام سیستان است. || ( اِ مرکب ) کنایه از دل که بعربی قلب خوانند. ( برهان ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

شه نیمروز یا کنایه از آفتاب

پیشنهاد کاربران

بپرس