لغت نامه دهخدا
- شنگیدن دل برای چیزی یا کسی ؛ خواهان آن بودن. در تداول عامه ، دل من ، دل او برای فلان میان عشق و هوس به نوبت می زند. ( یادداشت مؤلف ): کیه کیه در میزنه من دلم می شنگه. درُ با لنگر میزنه من دلم می شنگه. ( از تصنیف شیدا ) ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید