شنگبیز

لغت نامه دهخدا

شنگبیز. [ ش َ ] ( اِ ) شنگویز. ( از جهانگیری ). شنگویل. شنگبیل. ( رشیدی ). ژنگویز. ژنگویل. ژنگبیل. ( آنندراج ). زنجبیل. شرابی باشد که از درخت خرما حاصل شود و به زبان پهلوی زنجبیل را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). جهانگیری و برهان گفته اند که به لغت پهلوی زنجبیل است و چنین نیست ، زنجبیل معرب است چنانکه رشیدی گفته و در شرح قاموس زنجبیل بمعنی شراب و چشمه ای است در بهشت و اهل معنی شراب زنجبیل را مستی و جذبه الهی دانند. ( از انجمن آرا ). و رجوع به شنگویز شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس