شنکنم

لغت نامه دهخدا

شنکنم. [ ش َ ن َ ن َ ] ( اِ ) آنچه آسیابان آرد بدان بروبد. ( چنین است در دو نسخه خطی مهذب الاسماء کتابخانه مؤلف در صورتی که در نسخه سوم شنمنم و در حاشیه شنکنم آمده است ). رجوع به شنمنم شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس