پس بیش مشنوان سخن باطل کسی
کز شارسان علم سوی روستا شده ست.
ناصرخسرو.
|| وادار به شنیدن کردن. ( فرهنگ فارسی معین ) : رضا و طاعت او جوی و هرکه را بینی
همی همین شنوان و همی همین فرمای.
فرخی.
او گفت به شما گفتم ، دیگر چه میخواهید بشنوانم. ( ترجمه دیاتسارون ص 146 ).