لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) پوشاک گشاد و بدون آستین که روی دوش اندازند .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
شِنِل جامه ای است بدون آستین که به صورت پارچه ای بزرگ درست می شود و تنها بخش پشت بدن پوشنده آن را می پوشاند.
شنل تنها در گردن به بدن پوشنده وصل می گردد. پیشینه پوشیدن گسترده آن به اروپای قرون وسطی برمی گردد.
واژه شنل ( به روسی: Шинель، تلفظ: شینِل ) از زبان روسی وارد فارسی شده است، و در آن زبان به معنی پالتوی بلند نظامی است.
شنل تنها در گردن به بدن پوشنده وصل می گردد. پیشینه پوشیدن گسترده آن به اروپای قرون وسطی برمی گردد.
واژه شنل ( به روسی: Шинель، تلفظ: شینِل ) از زبان روسی وارد فارسی شده است، و در آن زبان به معنی پالتوی بلند نظامی است.
wiki: شنل
شنل (اپرا). شِنِل ( انگلیسی: Il tabarro ) یا ردا، اپرایی است از جاکومو پوچینی مصنف و آهنگساز برجسته ایتالیایی که در یک پرده نوشته شده است. این اپرا، نخستین اثر از مجموعهٔ سه گانه پوچینی تحت عنوان سه لتی است که نخستین اجرای آن مربوط به سال ۱۴ دسامبر ۱۹۱۸ و تالار اپرای متروپولیتن نیویورک است
wiki: شنل (اپرا)
شنل (داستان کوتاه). شِنِل ( به روسی: Шинель ) نام داستان بلند است نوشتهٔ نیکلای گوگول نویسنده روس اوکراینی تبار. این کتاب در سال ۱۸۴۲ منتشر شد.
داستان شنل تأثیر زیادی بر ادبیات روسیه داشته است که این امر باعث گفتهٔ معروف فیودور داستایفسکی شد که گفت: «ما همه از شنل گوگول درآمده ایم. » بر پایهٔ این داستان، نمایش نامه ها و فیلم های گوناگونی ساخته شده است.
داستان «شنل» تمامی تصورات و تمرکز خود را برای به مقایسهٔ افتادگی و بردباری با اخلاق خارج ار نزاکت افراد بلندپایه می پردازد. شخصیت اصلی، آکاکی آکاکیویچ باشماچکین، یک کارمند دون پایه دولت است که داستان خرید شنل نو از سوی او و دزدیده شدن آن استخوان مایه این داستان را تشکیل می دهد. [ ۱]
محور داستان بر زندگی و مرگ آکاکی آکاکیویچ باشماچکین، یک کارمند و منشی تهیدست در سنت پترزبورگ است که فرسوده بودن شنلش مایه ریشخند کارمندان جوان است. وی با صرفه جویی شدید اقدام به خرید یک شنل نو می کند. قهرمان برای تهیه پول شنل تازه زحمات زیادی را تحمل می کند: شب ها چراغ روشن نمی کند، چند وعده غذا و بسیاری چیزهای دیگر را حذف می کند. [ ۲] سر انجام به هزار زحمت موفق می شود که شنل نویی بخرد. روزی شنل را از او می دزدند. او بر اثر این واقعه بیمار می شود و از شدت ناراحتی بالأخره می میرد. در انتها روح او در خیابان ها پرسه می زند و سعی در گرفتن شنل افراد می کند .
عناصر اصلی این کتاب اساساً با شیوه کار گوگول، که گاهی واقع بینانه و گاهی تخیلی است، همچنان مطابقت دارد. داستایفسکی این داستان را منشأ کل ادبیات جدید روسی می دانست. ارزش این کتاب هم مثل بازرس و نفوس مرده در تحلیل های عمیق آن است. از آن دم که قهرمان کتاب متوجه پارگی شنل کهنه اش می شود و آن را نزد خیاط می برد و خیاط نیز به او می گوید که پارچه آنقدر پوسیده است که جای سوزن زدن ندارد، همه حوادث به نحو جالب توجهی صورت می گیرد. قهرمان برای تهیه پول شنل تازه زحمات زیادی را تحمل می کند: شب ها چراغ روشن نمی کند، چند وعده غذا و بسیاری چیزهای دیگر را حذف می کند. تمام این حوادث کاملاً طبیعی بیان شده است.
در واقع قضیه این است که شنل نوعی «کمال مطلوب» را مجسم می کند که وقتی قهرمان موفق به تحقق بخشیدن آن می شود، به نظرش می آید که هاله ای از نور دور سرش را گرفته است؛ ولی افسوس که این سعادت دیری نمی پاید. در جریان شامی که دوستان به مناسبت این «واقعه» برایش ترتیب داده اند، شنل به سرقت می رود. این داستان واقع بینانه با پایانی تخیلی و ناراحت کننده پایان می پذیرد. البته، خواننده با توجه به بعضی قسمت های خنده آور کتاب، آماده قبول این صحنه است ولی شاید این پایان دلیلی هم داشته باشد و به نویسنده امکان طرح مسئله ای اخلاقی می دهد. شاید ظاهر شدن شبح آکاکی آکاکیویچ موجب بهبود رفتار رئیس مورد بحث نسبت به دیگر کارمندان شود. تأثیر داستان شنل، در ادبیات روسیه بلافاصله بعد از گوگول، بیشتر به جهت جنبه واقع بینانه و روان شناختی آن بود. فقط مدت ها بعد بود که معنای عمیق انسانی عناصر خنده آوری که نویسنده در اغلب نوشته هایش آورده بود آشکار گردید.
داستان شنل تأثیر زیادی بر ادبیات روسیه داشته است که این امر باعث گفتهٔ معروف فیودور داستایفسکی شد که گفت: «ما همه از شنل گوگول درآمده ایم. » بر پایهٔ این داستان، نمایش نامه ها و فیلم های گوناگونی ساخته شده است.
داستان «شنل» تمامی تصورات و تمرکز خود را برای به مقایسهٔ افتادگی و بردباری با اخلاق خارج ار نزاکت افراد بلندپایه می پردازد. شخصیت اصلی، آکاکی آکاکیویچ باشماچکین، یک کارمند دون پایه دولت است که داستان خرید شنل نو از سوی او و دزدیده شدن آن استخوان مایه این داستان را تشکیل می دهد. [ ۱]
محور داستان بر زندگی و مرگ آکاکی آکاکیویچ باشماچکین، یک کارمند و منشی تهیدست در سنت پترزبورگ است که فرسوده بودن شنلش مایه ریشخند کارمندان جوان است. وی با صرفه جویی شدید اقدام به خرید یک شنل نو می کند. قهرمان برای تهیه پول شنل تازه زحمات زیادی را تحمل می کند: شب ها چراغ روشن نمی کند، چند وعده غذا و بسیاری چیزهای دیگر را حذف می کند. [ ۲] سر انجام به هزار زحمت موفق می شود که شنل نویی بخرد. روزی شنل را از او می دزدند. او بر اثر این واقعه بیمار می شود و از شدت ناراحتی بالأخره می میرد. در انتها روح او در خیابان ها پرسه می زند و سعی در گرفتن شنل افراد می کند .
عناصر اصلی این کتاب اساساً با شیوه کار گوگول، که گاهی واقع بینانه و گاهی تخیلی است، همچنان مطابقت دارد. داستایفسکی این داستان را منشأ کل ادبیات جدید روسی می دانست. ارزش این کتاب هم مثل بازرس و نفوس مرده در تحلیل های عمیق آن است. از آن دم که قهرمان کتاب متوجه پارگی شنل کهنه اش می شود و آن را نزد خیاط می برد و خیاط نیز به او می گوید که پارچه آنقدر پوسیده است که جای سوزن زدن ندارد، همه حوادث به نحو جالب توجهی صورت می گیرد. قهرمان برای تهیه پول شنل تازه زحمات زیادی را تحمل می کند: شب ها چراغ روشن نمی کند، چند وعده غذا و بسیاری چیزهای دیگر را حذف می کند. تمام این حوادث کاملاً طبیعی بیان شده است.
در واقع قضیه این است که شنل نوعی «کمال مطلوب» را مجسم می کند که وقتی قهرمان موفق به تحقق بخشیدن آن می شود، به نظرش می آید که هاله ای از نور دور سرش را گرفته است؛ ولی افسوس که این سعادت دیری نمی پاید. در جریان شامی که دوستان به مناسبت این «واقعه» برایش ترتیب داده اند، شنل به سرقت می رود. این داستان واقع بینانه با پایانی تخیلی و ناراحت کننده پایان می پذیرد. البته، خواننده با توجه به بعضی قسمت های خنده آور کتاب، آماده قبول این صحنه است ولی شاید این پایان دلیلی هم داشته باشد و به نویسنده امکان طرح مسئله ای اخلاقی می دهد. شاید ظاهر شدن شبح آکاکی آکاکیویچ موجب بهبود رفتار رئیس مورد بحث نسبت به دیگر کارمندان شود. تأثیر داستان شنل، در ادبیات روسیه بلافاصله بعد از گوگول، بیشتر به جهت جنبه واقع بینانه و روان شناختی آن بود. فقط مدت ها بعد بود که معنای عمیق انسانی عناصر خنده آوری که نویسنده در اغلب نوشته هایش آورده بود آشکار گردید.
wiki: شنل (داستان کوتاه)
شنل (شرکت). شَنِل، ( به فرانسوی: Chanel ) ( تلفظ فرانسوی: ) شرکت سهامی خاص کالای لوکس و خانه مد فرانسوی است که دو دفتر مرکزی آن یکی در نوی - سور - سن، فرانسه و دیگری در لندن، انگلستان واقع است. این شرکت که در سال ۱۹۰۹ ( میلادی ) توسط دوزنده ای به نام کوکو شانل تأسیس شد. این شرکت امروزه به عنوان یکی از مهم ترین موسسه های طراحی مد و پوشاک زنانه شناخته می شود. [ ۳]
هم اکنون شرکت شنل متعلق به آلن ورتیمر و ژرار ورتیمر؛[ ۳] نوه های پیر ورتیمر، تنها شریک کوکو شنل، در هنگام تأسیس این شرکت است.
شنل، به خصوص در زمینهٔ ارائهٔ کالاهای لوکس و گران قیمت، مانند پوشاک آماده، کیف دستی، عطر و لوازم آرایشی، در میان دیگر برندهای مشابه، شناخته می شود. [ ۴]
نام «کوکو» در حالی به خانم شنل داده شد که وی به عنوان یک خواننده در کافی شاپی در فرانسه، مشغول به کار بود. شنل همواره در مواردی همچون تهیهٔ پوشاک ساده، لباس شب رسمی، شلوارهای زنانه و جواهر بدلی تخصص داشت.
دیدگاه کوکو شنل این بود که به جای اشیاء و قطعات باشکوه و جذاب، اقلامی را جایگزین سازد که حس ظرافت و ذوق هنری را منتقل سازند. طراحی های او و آثاری که پدیدآورده است، اختصاصی به زمان خاصی ندارند و علی رغم تغییرات اساسی در نگرش ها، با سلیقه های مردم، از نسلی به نسل دیگر سازگار باقی مانده اند.
امروزه شنل، در زمینهٔ «پوشاک کوچک سیاه رنگ» که امروزه یک کالای اساسی زنانه محسوب می شود به معروف ترین برند تبدیل شده است. بر مبنای گزارش مجله فوربز، کاخ خصوصی شنل، به طور مشترک به آلن ورتهایمر و جرارد ورتهایمر تعلق دارد و از ابتدای شکل گیری این شرکت در ۱۹۲۴ ( میلادی ) شریک اصلی شنل بود.
این شرکت بسیاری از مشاهیر دنیا را به عنوان معرف و ارائه کنندهٔ طراحی های خود به کار گرفته است. از جمله آن ها می توان به کاترین دنو ( که در دهه ۱۹۷۰ ( میلادی ) ارائه کنندهٔ شماره ۵ محصولات شنل بود ) ، نیکول کیدمن ( که از اوایل دهه ۲۰۰۰ ( میلادی ) ، ارائه دهنده عطر شنل شماره ۵ محسوب می شد ) ، اودره توتو ( مدل شمارهٔ ۵ کنونی شانل ) ، کیرا نایتلی ( مدل ارائه کنندهٔ کنونی برای محصول مادموازل کوکو ) ، ونسا پارادی ( عضو این برند از دهه نود ) و جنی کیم ( عضو این برند از مارس ۲۰۱۹ ) اشاره کرد[ ۵]
سرشناس ترین و محبوب ترین مدل معرّف شنل مریلین مونرو ارائه کنندهٔ شماره ۵ شانل در دهه ۱۹۵۰ ( میلادی ) بود که تصویر او معرفی کنندهٔ محصولات شماره ۵ است و یکی از مشهورترین آگهی های تبلیغاتی در میان تمامی آگهی های شنل محسوب می شود. این تصویر، همچنین در شرح حال تعداد بی شماری از افراد به کار گرفته شده و هنوز هم به عنوان یک پوستر یا یک قطعهٔ هنری به میزان بسیار زیاد به فروش می رسد. همچنین مریلین مونرو بود که شهرت بسیاری را برای عطر شنل به ارمغان آورد. [ ۵]
هم اکنون شرکت شنل متعلق به آلن ورتیمر و ژرار ورتیمر؛[ ۳] نوه های پیر ورتیمر، تنها شریک کوکو شنل، در هنگام تأسیس این شرکت است.
شنل، به خصوص در زمینهٔ ارائهٔ کالاهای لوکس و گران قیمت، مانند پوشاک آماده، کیف دستی، عطر و لوازم آرایشی، در میان دیگر برندهای مشابه، شناخته می شود. [ ۴]
نام «کوکو» در حالی به خانم شنل داده شد که وی به عنوان یک خواننده در کافی شاپی در فرانسه، مشغول به کار بود. شنل همواره در مواردی همچون تهیهٔ پوشاک ساده، لباس شب رسمی، شلوارهای زنانه و جواهر بدلی تخصص داشت.
دیدگاه کوکو شنل این بود که به جای اشیاء و قطعات باشکوه و جذاب، اقلامی را جایگزین سازد که حس ظرافت و ذوق هنری را منتقل سازند. طراحی های او و آثاری که پدیدآورده است، اختصاصی به زمان خاصی ندارند و علی رغم تغییرات اساسی در نگرش ها، با سلیقه های مردم، از نسلی به نسل دیگر سازگار باقی مانده اند.
امروزه شنل، در زمینهٔ «پوشاک کوچک سیاه رنگ» که امروزه یک کالای اساسی زنانه محسوب می شود به معروف ترین برند تبدیل شده است. بر مبنای گزارش مجله فوربز، کاخ خصوصی شنل، به طور مشترک به آلن ورتهایمر و جرارد ورتهایمر تعلق دارد و از ابتدای شکل گیری این شرکت در ۱۹۲۴ ( میلادی ) شریک اصلی شنل بود.
این شرکت بسیاری از مشاهیر دنیا را به عنوان معرف و ارائه کنندهٔ طراحی های خود به کار گرفته است. از جمله آن ها می توان به کاترین دنو ( که در دهه ۱۹۷۰ ( میلادی ) ارائه کنندهٔ شماره ۵ محصولات شنل بود ) ، نیکول کیدمن ( که از اوایل دهه ۲۰۰۰ ( میلادی ) ، ارائه دهنده عطر شنل شماره ۵ محسوب می شد ) ، اودره توتو ( مدل شمارهٔ ۵ کنونی شانل ) ، کیرا نایتلی ( مدل ارائه کنندهٔ کنونی برای محصول مادموازل کوکو ) ، ونسا پارادی ( عضو این برند از دهه نود ) و جنی کیم ( عضو این برند از مارس ۲۰۱۹ ) اشاره کرد[ ۵]
سرشناس ترین و محبوب ترین مدل معرّف شنل مریلین مونرو ارائه کنندهٔ شماره ۵ شانل در دهه ۱۹۵۰ ( میلادی ) بود که تصویر او معرفی کنندهٔ محصولات شماره ۵ است و یکی از مشهورترین آگهی های تبلیغاتی در میان تمامی آگهی های شنل محسوب می شود. این تصویر، همچنین در شرح حال تعداد بی شماری از افراد به کار گرفته شده و هنوز هم به عنوان یک پوستر یا یک قطعهٔ هنری به میزان بسیار زیاد به فروش می رسد. همچنین مریلین مونرو بود که شهرت بسیاری را برای عطر شنل به ارمغان آورد. [ ۵]
wiki: شنل (شرکت)
شنل (فیلم ۱۹۲۶). «شنل» ( روسی: Шинель ) فیلمی از گریگوری کوزینتسف و لئونید تراوبرگ محصول ۱۹۲۶ است که بر پایه داستان مشهور شنل اثر نیکلای گوگول ساخته شد. از بازیگران آن می توان به آندری کوستریچکین و سرگئی گراسیموف اشاره کرد.
wiki: شنل (فیلم ۱۹۲۶)
شنل (فیلم ۱۹۵۲). «شنل» ( ایتالیایی: Il Cappotto ) فیلمی در ژانر فانتزی به کارگردانی آلبرتو لاتوادا است که در سال ۱۹۵۲ منتشر شد. آنتونلا لوالدی و نینو مارکتی از بازیگران این فیلم بوده اند.
wiki: شنل (فیلم ۱۹۵۲)
شنل (فیلم ۱۹۵۹). «شنل» ( روسی: Шинель ) فیلمی از آلکسی باتالوف محصول سال ۱۹۵۹ شوروی است که بر پایه داستان شنل نیکلای گوگول ساخته شد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: شنل (فیلم ۱۹۵۹)
دانشنامه آزاد فارسی
شِنِل
تن پوشی که روی همۀ جامه ها بر دوش افکنند. کندیز/کندیس نوعی ردا یا شنل در دورۀ مادها بود که آن را بر دوش می افکندند. هخامنشیان روی کندیس های خود نیم تنۀ شنل مانندی داشتند که دست ها را تا مچ می پوشاند. شنل پارت ها شبیه شنل مادها، اما گشادتر بود و با دگمه ای در وسط یا روی یکی از شانه ها بسته می شد. شنل در دورۀ ساسانیان نشانۀ اشرافیت و پادشاهی و در زنانشان معرّف پایگاه اجتماعی آنان بود. شنل در دورۀ طاهریان و صفاریان تا زانو می رسید و بیشتر از برنس بلندِ شنل مانند استفاده می کردند. عبا و ردا ازجمله تن پوش هایی بود که در برخی دوره های تاریخی، مانند صفویه و قاجار، همچون شنل به دوش نیز انداخته می شد. شنل، به شکل امروزی آن، در اواخر دورۀ قاجار رواج یافت و اغلب پادشاهان قاجار، زنان دیوان سالاران و بازرگانان و نیز رضاشاه پهلوی از آن استفاده می کردند. امروزه پوشیدن آن در میان مردان از رواج افتاده است اما زنان از آن استفاده می کنند.
تن پوشی که روی همۀ جامه ها بر دوش افکنند. کندیز/کندیس نوعی ردا یا شنل در دورۀ مادها بود که آن را بر دوش می افکندند. هخامنشیان روی کندیس های خود نیم تنۀ شنل مانندی داشتند که دست ها را تا مچ می پوشاند. شنل پارت ها شبیه شنل مادها، اما گشادتر بود و با دگمه ای در وسط یا روی یکی از شانه ها بسته می شد. شنل در دورۀ ساسانیان نشانۀ اشرافیت و پادشاهی و در زنانشان معرّف پایگاه اجتماعی آنان بود. شنل در دورۀ طاهریان و صفاریان تا زانو می رسید و بیشتر از برنس بلندِ شنل مانند استفاده می کردند. عبا و ردا ازجمله تن پوش هایی بود که در برخی دوره های تاریخی، مانند صفویه و قاجار، همچون شنل به دوش نیز انداخته می شد. شنل، به شکل امروزی آن، در اواخر دورۀ قاجار رواج یافت و اغلب پادشاهان قاجار، زنان دیوان سالاران و بازرگانان و نیز رضاشاه پهلوی از آن استفاده می کردند. امروزه پوشیدن آن در میان مردان از رواج افتاده است اما زنان از آن استفاده می کنند.
wikijoo: شنل
مترادف ها
شنل، دماغه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
کندیس در پارسی باستان
برابر پارسی پیشنهادی : دوش اَنداز.
شَنِل فیلمی به کارگردانی حسین کندری، نویسندگی حمیدرضا بابابیگی و تهیه کنندگی علیرضا شجاع نوری محصول سال ۱۳۹۵ است.
این فیلم در تاریخ ۲۶ مهر ۱۳۹۶ در سینماهای ایران اکران شده است.
این فیلم داستان زنی به نام صحرا ( باران کوثری ) است که در ابتدای قصه همسر خود را از دست می دهد و برای رسیدگی به اموری به محل کار همسرش می رود و در آن جا متوجه می شود که همسرش با شناسنامه شخص دیگری به نام طاهر ( رضا بهبودی ) که نام فامیلیش با همسر صحرا یکی بوده و برایش کار می کرده، او را به عقد خود در آورده است، و حالا چون هنوز صاحب شناسنامه زنده است، صحرا می خواهد که نام او را از شناسنامه خود پاک کند، پس دوستانه این موضوع را با طاهر مطرح می کند، اما طاهر به فکر اخاذی کردن از صحرا می افتد. . .
... [مشاهده متن کامل]
بعد از اکران فیلم شنل در سی و پنجمین جشنوارهٔ فیلم فجر، نقدهایی برای آن مطرح شد. عباس کریمی عباسی؛ منتقد سینما نحوهٔ ارائهٔ اطلاعات در این فیلم را قطره چکانی توصیف کرد و عنوان کرد که فیلم نامه ضرب آهنگ سریعی دارد و مخاطب را خسته نمی کند.
باران کوثری بازیگر نقش اول این فیلم در مصاحبه ای تصویری گفت: «دلیل من برای قبول کردن این فیلم، فیلم نامه بود و قصه ای که خیلی خیلی به نظرم تازه می آمد. »
• باران کوثری
• رضا بهبودی
• بهار کاتوزی
• مهدی حسینی نیا
• آیسان حداد
• رضا احمدی
• مسعود فروتن
• فهیمه رحیم نیا
• بابک انصاری
این فیلم در تاریخ ۲۶ مهر ۱۳۹۶ در سینماهای ایران اکران شده است.
این فیلم داستان زنی به نام صحرا ( باران کوثری ) است که در ابتدای قصه همسر خود را از دست می دهد و برای رسیدگی به اموری به محل کار همسرش می رود و در آن جا متوجه می شود که همسرش با شناسنامه شخص دیگری به نام طاهر ( رضا بهبودی ) که نام فامیلیش با همسر صحرا یکی بوده و برایش کار می کرده، او را به عقد خود در آورده است، و حالا چون هنوز صاحب شناسنامه زنده است، صحرا می خواهد که نام او را از شناسنامه خود پاک کند، پس دوستانه این موضوع را با طاهر مطرح می کند، اما طاهر به فکر اخاذی کردن از صحرا می افتد. . .
... [مشاهده متن کامل]
بعد از اکران فیلم شنل در سی و پنجمین جشنوارهٔ فیلم فجر، نقدهایی برای آن مطرح شد. عباس کریمی عباسی؛ منتقد سینما نحوهٔ ارائهٔ اطلاعات در این فیلم را قطره چکانی توصیف کرد و عنوان کرد که فیلم نامه ضرب آهنگ سریعی دارد و مخاطب را خسته نمی کند.
باران کوثری بازیگر نقش اول این فیلم در مصاحبه ای تصویری گفت: «دلیل من برای قبول کردن این فیلم، فیلم نامه بود و قصه ای که خیلی خیلی به نظرم تازه می آمد. »
• باران کوثری
• رضا بهبودی
• بهار کاتوزی
• مهدی حسینی نیا
• آیسان حداد
• رضا احمدی
• مسعود فروتن
• فهیمه رحیم نیا
• بابک انصاری
واژه شنل
معادل ابجد 380
تعداد حروف 3
تلفظ šenel
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [روسی]
مختصات ( ش نِ ) [ روس . ] ( اِ. )
آواشناسی Senel
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
نظر هر کسی قابل احترام حتی اگر اشتباه باشد
معادل ابجد 380
تعداد حروف 3
تلفظ šenel
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [روسی]
مختصات ( ش نِ ) [ روس . ] ( اِ. )
آواشناسی Senel
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
نظر هر کسی قابل احترام حتی اگر اشتباه باشد
شنل ؛ در اصل فارسی و از ترکیب دو واژه ( شانه ؛ هل ) درست شده که ( شانه ) همان دوش یا کتف و ( هل ) از مصدر ( هلیدن ) به معنی گذاشتن ؛نهادن و رویهم یعنی به شانه گذاشتن یا به شانه نهادن است