شنفته

لغت نامه دهخدا

شنفته. [ ش ِ ن ُ ت َ / ت ِ ] ( ن مف ) نعت مفعولی از شنفتن. شنیده شده :
با دیده اعتبار نباشد شنفته را.
قاآنی.
- بحق چیزهای نشنفته ؛ وقتی از گفتار کسی تعجب کنند این جمله را بر زبان رانند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) شنیده . یا بحق چیزهای نشنفته . وقتی از گفتار کسی تعجب کنند این جمله رابر زبان رانند .

پیشنهاد کاربران

هیچ گفت وشنفتی نیست که امروزه روز باشد و دیروزه روز نبوده باشد به روند روا هر چیز گفتنی وشنیدنی بوده وهست و می باشد.
شنیدن
شنیده، گوش دادن
معنی = شنیدن ، گوش دادن
شنیده فهمیده گوش داده
شنیده

بپرس