شنجه

لغت نامه دهخدا

( شنجة ) شنجة. [ ش َ ن ِ ج َ ] ( ع ص )ید شنجة؛ ضیقةالکف. ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ). || دستی انجوغ گرفته. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ فارسی

دستی انجوغ گرفته

مترادف ها

spasm (اسم)
تشنج، تشنج موضعی، شنجه، الت تشنج و اضطراب

پیشنهاد کاربران

بپرس