شناور شدن


معنی انگلیسی:
float, to float, to buoy

مترادف ها

levitate (فعل)
برخاستن، بلند شدن، شناور شدن

float (فعل)
شناور ساختن، شناور شدن، شناور بودن، روی آب ایستادن

swim (فعل)
شناور شدن، شنا کردن

فارسی به عربی

سباحة , طوف

پیشنهاد کاربران

بپرس