فرهنگ معین
فرهنگستان زبان و ادب
{argument , amplitude} [ریاضی] زاویۀ بین نمایش بُرداری یک عدد مختلط و جهت مثبت محور اعداد حقیقی
{call sign} [حمل ونقل دریایی] حروف و اعداد قراردادی بین المللی که در تماس رادیویی برای شناسایی ایستگاه ارتباطی و وسیلۀ حمل ونقل دریایی یا هوایی به کار می رود
[عمومی] ← رمز 2
{ending , termination} [زبان شناسی] وندی که به انتهای ستاک فعل اضافه می شود
{PIN , personal identification number} [مهندسی مخابرات] رمزی که اگر آن را فعال کنیم، در هر بار روشن کردن دستگاه تلفن همراه، باید آن را وارد کنیم تا دستگاه کار کند
{PIN , personal identification number} [مهندسی مخابرات] رمزی که پس از سه بار اشتباه وارد کردن شناسۀ 1 باید به دستگاه وارد کرد
{registration} [حمل ونقل هوایی] مجموعۀ حروف و اعدادی که کلیۀ وسایل پرندۀ متعلق به هر کشور با آن مشخص شود؛ بخشی از این علائم با هماهنگی و تأیید مجامع بین المللی بر روی بدنه ثبت می شود
دانشنامه آزاد فارسی
شناسه (اخترشناسی). شِناسه (اخترشناسی)(argument)
(یا: حصّه) در اخترشناسی، فاصلۀ زاویۀ سفینۀ گردنده یا هر جسم در حال گردش دیگر، از جسم مرکزی مدار. مثلاً، شناسۀ حضیض خورشیدی زاویه ای است بین گِره صعودی (نقطه ا ی که مدار در آن نقطه صفحۀ دایره البروج را قطع می کند و از جنوب به شمال آن می رود) و حضیضِ خورشیدی (نزدیک ترین فاصلۀ جسم مدارپیما از خورشید). در ریاضیات نام دیگری برای متغیر مستقل تابع است.
(یا: حصّه) در اخترشناسی، فاصلۀ زاویۀ سفینۀ گردنده یا هر جسم در حال گردش دیگر، از جسم مرکزی مدار. مثلاً، شناسۀ حضیض خورشیدی زاویه ای است بین گِره صعودی (نقطه ا ی که مدار در آن نقطه صفحۀ دایره البروج را قطع می کند و از جنوب به شمال آن می رود) و حضیضِ خورشیدی (نزدیک ترین فاصلۀ جسم مدارپیما از خورشید). در ریاضیات نام دیگری برای متغیر مستقل تابع است.
wikijoo: شناسه_(اخترشناسی)
شناسه (دستور زبان). شِناسه (دستور زبان)
در اصطلاح دستور زبان، آن جزء از فعل که نمایندۀ شخص و شمار باشد. هر فعل از دو جزء اصلی بن و شناسه تشکیل می شود. شناسه فقط به بن فعل متصل می شود، شناسه ها عبارت اند از «ـَ م، ی، ـَ د، یم، ید، ـَ ند». در سوم شخص مفرد ماضی، به جز ماضی التزامی، شناسه محذوف است.
در اصطلاح دستور زبان، آن جزء از فعل که نمایندۀ شخص و شمار باشد. هر فعل از دو جزء اصلی بن و شناسه تشکیل می شود. شناسه فقط به بن فعل متصل می شود، شناسه ها عبارت اند از «ـَ م، ی، ـَ د، یم، ید، ـَ ند». در سوم شخص مفرد ماضی، به جز ماضی التزامی، شناسه محذوف است.
wikijoo: شناسه_(دستور_زبان)
شناسه (ریاضیات). شِناسه (ریاضیات)(amplitude)
در ریاضیات، زاویۀ بین بردارِ نمایشگرِ عدد مختلط و جهت مثبت محور افقی حقیقی، در نمودار آرگان. اگر عدد مختلط به صورتr (cosθ + isinθ) نوشته شود و در آنr طول بردار باشد و (فرمول ۱)، شناسه عبارت است از زاویۀ ɵ. اصطلاح شناسه به معنی متغیر مستقل در بحث تابع نیز به کار می رود. نیز ← تابع؛ متغیر_مستقل
فرمول ۱:
شِناسه
در ریاضیات، زاویۀ بین بردارِ نمایشگرِ عدد مختلط و جهت مثبت محور افقی حقیقی، در نمودار آرگان. اگر عدد مختلط به صورتr (cosθ + isinθ) نوشته شود و در آنr طول بردار باشد و (فرمول ۱)، شناسه عبارت است از زاویۀ ɵ. اصطلاح شناسه به معنی متغیر مستقل در بحث تابع نیز به کار می رود. نیز ← تابع؛ متغیر_مستقل
فرمول ۱:
شِناسه
wikijoo: شناسه_(ریاضیات)
پیشنهاد کاربران
Description: شناسه، بازنمود، بازگویه
ID شناسه
What is the payment ID?
شناسه پرداخت چیست؟
شناسه پرداخت چیست؟
شِناسه. ( رایانه، عمومی ) رمز، کُد. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Code می باشد.