نخستین بنام خدای جهان
شناسنده آشکار و نهان.
دقیقی.
چو این هر سه یابی خرد بایدت شناسنده نیک و بد بایدت.
فردوسی.
پذیرفتم این از خدای جهان شناسنده آشکار و نهان.
فردوسی.
به ایران اگر نیز جز تو کس است شناسنده آسمان او بس است.
فردوسی.
شناسنده حرف نه تخت نیل حساب فلک راند بر تخت و میل.
نظامی.
آن شناسندگان که دانندش غار بهرام گور خوانندش.
نظامی.
از این طایفه بهره کسی میتواند گرفت که شناسنده اوقات و احوال ایشان باشد. ( انیس الطالبین ص 177 ).|| طبیب. شناسنده تب :
تب مرگ چون قصد مردم کند
علاج از شناسنده پی گم کند.
نظامی.