شناب

لغت نامه دهخدا

شناب. [ ش ِ ] ( اِ ) بمعنی شنا. آب ورزی. ( از برهان ) ( از آنندراج ). رجوع به شنا شود.

شناب. [ ش َ ] ( اِخ ) ( بمعنی خشک ) نام پادشاه ادمه و او در زمانی که کدرلاعومر بر اراضی سدوم تاخت آورد پادشاه ادمه بود که در عمق سدیم واقع است. ( قاموس کتاب مقدس ).

پیشنهاد کاربران

بپرس