شن زار

/SenzAr/

مترادف شن زار: رملزار، رملستان، ماسه زار

معنی انگلیسی:
sandy, beachy, sandy place, beach, sand, bunker, sandy, beachy, sandy place, beach, strand

لغت نامه دهخدا

شن زار. [ ش ِ ] ( اِ مرکب ) رَمله. جداله. زمین پر از شن. ریگزار.
- شن زار خان باکی قوم ؛ جائی در ساحل شرقی بحر خزر.
- شن زار قزل قوم ؛ در مغرب بلخان کوچک ازنواحی شرقی بحر خزر.

فرهنگ فارسی

ریگزار، زمینی که در آن شن بسیارباشد
( اسم ) بیابان پر شن .

فرهنگ معین

(ش ) (اِمر. ) بیابان پر شن .

فرهنگ عمید

زمینی که در آن شن بسیار باشد، ریگ زار.

واژه نامه بختیاریکا

چیتِلُو

مترادف ها

beach (اسم)
ساحل، کنار دریا، شن زار، رنگ شنی

sabulous (صفت)
ریگزار، شنزار، ماسه ای، ماسه دار، دارای شن ریزه

فارسی به عربی

شاطی

پیشنهاد کاربران

خوب نبود معنی شن زار چی میشه
زمینی که در آن شن بسیار باشد
ساحل دریا
شن زار

شن زار
زمینی که در آنجا سن بسیار باشد

بپرس