شمیز
/Somiz/
لغت نامه دهخدا
شمیز. [ ش ُ ] ( اِ ) زمینی که برای زراعت و کشاورزی آراسته باشند. ( برهان ) ( فرهنگ جهانگیری ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( انجمن آرا ).
شمیز. [ ش ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) پوشه. ( لغات فرهنگستان ). لفافه کاغذی که نوشته های اداری را در آن گذارند. پوشه. ( فرهنگ فارسی معین ). در فرانسه بمعنی پیراهن است و سابقاً در فارسی پوشه را می گفتند. ( از لغات فرهنگستان ). رجوع به ماده پوشه شود. || نوعی صفحات کاغذی ضخیم تر از ورق کاغذ و نازکتر از مقوا و از آن جلد کتاب کنند.
فرهنگ فارسی
( اسم ) لفافه کاغذی که نوشته های اداری را در آن گذارند پوشه .
زمینی که برای زراعت و کشاروزی آراسته با شند .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. نوعی مقوا که برای جلدسازی بعضی کتاب ها استفاده می شود.
۳. [منسوخ] = پوشه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید