شملال

لغت نامه دهخدا

شملال. [ ش ِ ] ( ع ص ) ناقة شملال ؛ ماده شتر سبک شتاب رو. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). اشتر که بشتاب رود. ( از مهذب الاسماء ). شتر شتابرو. ( از اقرب الموارد ). || ( اِمص ) برابری. مساوات. || ( اِ ) دست چپ. ( ناظم الاطباء ). || خو. عادت. ج ، شمالیل. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به شمال شود. || چپ. ضدیمین. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس