زن پیر و دراز و زشت و شمغند
کند یکدم چو کاهی کوه الوند.
راجی.
رجوع به شماغند، شماغنده و شمغنده شود. || متعفن و بدبوی از آدمی و غیره. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). متعفن. || زشتروی. || لباس چرکین و ناپاک. || ( اِ ) ناپاکی. پلیدی. چرکینی. ( ناظم الاطباء ).