شمشیرزنی
معنی انگلیسی:
swordsmanship
لغت نامه دهخدا
شمشیرزنی. [ ش ِ /ش َ زَ ] ( حامص مرکب ) صفت و عمل شمشیرزن. جنگجویی. رزم آوری. شجاعت. دلاوری. ( یادداشت مؤلف ) :
مردی نه به قوت است و شمشیرزنی
آن است که ظلمی بتوانی نکنی.سعدی.
رجوع به شمشیرزن شود.
فرهنگ فارسی
صفت و عمل شمشیر زدن جنگجویی و رزم آوری شجاعت و دلاوری .