شمشیر جوی

لغت نامه دهخدا

شمشیرجوی. [ ش ِ / ش َ ] ( نف مرکب ) جوینده شمشیر. کنایه از جنگجو و رزم آور :
بر و بازوی شیر و خورشیدروی
دل پهلوان دست شمشیرجوی.
فردوسی.

فرهنگ فارسی

جوینده شمشیر کنایه از جنگجو رزم آور

پیشنهاد کاربران

بپرس