شمشاط. [ ش َ ] ( اِخ ) نام موضعی است.( از ناظم الاطباء ). شهری است از آن شهر است ابوالربیع محمدبن زیاد شمشاطی محدث. ( منتهی الارب ). شمشاط از اقلیم پنجم است [ از بلاد روم ] طولش از جزایر خالدات عب له و عرض از خط. ( نزهةالقلوب ج 3 ص 96 ). چون به شمشاط و ملطیه رسد قالبقلا خوانند و چون به انطاکیه و مصطبه رسد لکام گویند. ( نزهةالقلوب ج 3 ص 192 ). شام از اقلیم سیم و چهارم است و دارالملکش شهر دمشق... و دیگر بلاد بزرگش حمص و حماة... و شمشاط و بلقا و... ( نزهةالقلوب ج 3 ص 268 ). پس از آن پارتیها قلعه آرسام ساتا را که اکنون معروف به شمشاط می باشد و پناهگاه زن واولاد پتوس بود محاصره کردند. رومیها در این احوال می خواستند جنگ کنند... ولی بزودی آشکارا گفتند که باید قلعه را تسلیم کرد. ( ایران باستان ج 3 ص 2445 ). شهری است در روم در کنار فرات از اعمال خرت برت و غیر از سمیاط واقع در ناحیه شام می باشد. ( از یادداشت مؤلف ). رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 373 و 480 شود.